تاریخچه مدرسه در ایران
آنچه امروز بهعنوان مدارس دبستان در ایران میشناسیم نتیجه سالها تجربه و تلاش است. نام مدرسه در ایران با سالها مخالفت و تبعیض جنسیتی گره خورده است. بنیانگذاران اولین مدارس توهینها و آزارها فراوانی را تحمل کردهاند تا امروز بیشتر کودکان فرصت برابری برای تحصیل و آموزش مناسب پیدا کنند.
مدرسه در ایران از زمان قاجار به صورت نوین شکل گرفت. تا پیش از آن آموزش در سدههای ۱۲ و ۱۳ ه.ق در مکتبخانهها و مدارس دینی ایران در حدی بود که افراد خواندن و نوشتن و حداکثر احکام دینی را بیاموزند. اما بیشتر آنها فقط علومی را فرا میگرفتند که مربوط به مسائل دینی و مذهبی، ادبیات، حساب و هندسه، فلسفه، اخترشناسی و دیگر علوم در سطح معینی بود و با علوم نو آشنایی زیادی پیدا نمیکردند.
این مسئله موجب میشد به نیازهای روز جامعه مانند صنعت، کشاورزی، پزشکی و علوم نظامی توجه چندانی نشود. حال آن که در اروپا، وقوع رنسانس و انقلاب صنعتی در سدههای ۱۸ و ۱۹ میلادی و پیشرفت روزافزون اروپاییها در علوم نو موجب شد تا آنان به برتری چشمگیری در صنایع نو و احداث کارخانهها و ادوات جنگی دست یابند.
قبل از مدارس مدرن
برای آنکه به شروع دوران مدارس مدرن برسیم باید تا دوران قاجار به عقب برگردیم. در آن زمان کودکان 5 یا 6 ساله به جای مدرسه به مکتبخانه میرفتند. به معلمهای مردی که در مکتبخانهها درس میدادند ملا و به معلمهای زن ملاباجی میگفتند. ملاها و ملاباجیها روزگار خود را با هدایایی نقدی و غیرنقدی خانوادهها سپری میکردند.
درسهای مکتبخانهها هم بیشتر شامل قرآن و شریعت بود و هنوز علوم نوین به آموزش کودکان راه پیدا نکرده بود. البته آموزش در آن زمان به مکتبخانه محدود نبود. در کنار مساجد هم مدارسی تحت عنوان حوزههای علمیه قرار داشتند که محلی برای آموزش علوم دینی و شریعت اسلام بودند. کسانیکه در مدارس تحصیل میکردند احکام، فلسفه و اصول دین میآموختند.
معلمهای این مدارس گاهی در بیرون و گاهی در داخل مدرسه اقامت میکردند. از مدارس قدیمی به این شیوه میتوان به مدرسه و مسجد مشیرالسلطنه (مسجد ساعت)، مسجد و مدرسه معیرالممالک و مسجد و مدرسه مروی اشاره کرد.
نوگرایی و مدارس مدرن
شکلگیری اولین دبستان در ایران بهواسطه ورود مبلغین مذهبی غربی صورت گرفت. در سال 1254 هجری قمری یک کشیش آمریکایی به نام پرکینز اولین مدرسه ایران را در ارومیه راهاندازی کرد. سال بعد اوژن بوره، کشیش فرانسوی، مدرسهای در تبریز ساخت. بعدها او توانست مدرسه دیگری هم در جلفا تاسیس کند. با اینکه این مدارس در گوشه و کنار ایران شکل گرفته بودند اما همچنان آموزش کودکان در مکتبخانهها رایجتر بود.
بهتدریج با رشد صنعت و علوم مختلف در کشورهای غربی، آموزشهای تازه رشد میکردند. این موضوع باعث شده بود غربیها در صنایع و علوم مختلف پیشرفت بسیاری داشته باشند. در دوران مظفرالدین شاه و با شکلگیری مشروطه، نوگرایی در ایران جان گرفت و مدارس ایران هم به تبعیت از غربیها مسیر مدرنیته را پیش گرفتند. البته شکلگیری مدارس مدرن در ایران با مخالفتها و مقاومتهای بسیاری همراه بود.
نخستین مدارس نوین ایران
اولین دبستان در ایران
حتما تا امروز نام دبستان رشدیه به گوشتان خورده است. مدرسه رشدیه در حقیقت اولین دبستان در ایران است. تا سال 1268 تبریز با آنکه سالها از روی تاسیس دارالفنون میگذشت آموزش کودکان همچنان در مکتبخانهها یا توسط معلمهای سرخانه انجام میشد. تا آنکه میرزا حسن تبریزی به فکر تاسیس اولین دبستان در ایران افتاد. او مدرسه خودش را در ششگلان تبریز تاسیس کرد. میرزا حسن نام مدرسه خود را به تبعیت از دبستانهای استانبول رشدیه گذاشت.
با آنکه قبل از مدرسه میرزا حسن تبریزی، مدارس دیگری در ایران برپا شده بود اما شاید به دلیل ایرانی بودن، میرزا حسن خان با مخالفتهای شدیدی روبهرو شد. مکتبداران و کهنهفکران به مدرسه رشدیه حمله کردند و میرزا حسن خان هم به ناچار شبانه از تبریز فرار کرد. اما میرزا حسن رشدیه بیدی نبود که با این بادها بلرزد. او چهار بار دیگر هم مدارسی را در تبریز بنا کرد و هر بار با هجوم بدخواهان و حمله به مدرسه مجبور به فرار شد.
سپس در مشهد مدرسه جدیدی برپا کرد و باز هم مورد آزار و حمله قرار گرفت. او تا پایان عمر به ساخت مدارس در شهرهای مختلف و مقاومت در مقابل افکار کهنه و پوسیده پرداخت. جمله مشهوری از او وجود دارد که میگوید: « مرا در محلی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس از روی گورم بگذرند و از این بابت روحم شاد شود.»
دبیرستان ادب
دبیرستان ادب اصفهان توسط یک کشیش به نام دکتر رابرت بروس انگلیسی در حدود سال ۱۲۴۰ (خورشیدی)در محله جلفای اصفهان بنیان نهاده و افتتاح شد. دکتر بروس یکی از مأموران انگلیسی بود که در راه سفر به هندوستان با قحطی اصفهان مواجه شد و از رفتن به لاهور و هندوستان صرف نظر کرد و این مدرسه را در جلفا به وجود آورد.
پس از بروس، اسقف ادوارد استیورت ، یا استوارت از نیوزیلند به ایران آمد و در سال ۱۲۷۲ کالج را از جلفا به خانه امین الشریعه واقع درخیابان حاج امین التجار در املاک وباغهای مابین نهر فرشادی و دارالحکومه به مساحت یکصد جریب (استانداری امروز) (خیابان هشت بهشت) منتقل کرد. این اسقف در مدت ۱۷ سال مدرسه را اداره کرد تا در سال ۱۲۹۰ به انگلیس رفت و فوت شد. پس از اسقف استیورت آقایان الیس و واکر و ولینتن به ریاست رسیدند.
اولین دبیرستان دخترانه نیز دبیرستان بهشت آیین بود که در باغ شمالی دبیرستان ادب بوده که 30سال بعد از دبیرستان ادب بعنوان یکی مدارس نوین در ایران که از مهد کودک تا دانشسرا ویژه دختران تاسیس شد و از از دوران محمدشاه قاجار شکل گرفتند.
دومین مدرسه را کشیشی آمریکایی بهنام پرکینز در ارومیه در سال ۱۲۵۴ ساخت که در آن افزونبر برخی دانشهای جدید، قالیبافی و آهنگری نیز به کودکان تعلیم داده میشد و دومین مدرسه را اوژن بوره (کشیش فرانسوی) در سال ۱۲۵۵ در تبریز بنا کرد. بوره بهدنبال آن بود که دارالفنونی تأسیس کند و ایرانیان را از هر قوم و مذهبی با علوم جدید و زبان فرانسوی آشنا کند. او تمام مخارج مدرسه را خودش میپرداخت. بعدها مدرسهٔ دیگری به نام باتومیا در جلفای اصفهان توسط بوره تأسیس شد.
در سالهای سلطنت ناصرالدینشاه قاجار، با وجود اینکه مدرسهٔ دارالفنون بازگشایی شد، اما اقدامات آموزشی در همین حد باقی ماند و دانشآموزان دورهٔ ابتدایی کماکان در مکتبخانهها آموزش میدیدند. اما از ابتدای سلطنت مظفرالدین شاه ، به علت آشنا شدن بیشتر مردم با محیط فرنگستان و رواج افکار جمعی از ثروتمندان که ضمناً خود را جزو طبقهٔ روشنفکر میدانستند به تأسیس مدارس ابتدایی و متوسطه اقدام کردند و در کار ایجاد مدارس نوین به سبک اروپایی پیشقدم شدند.
اینها همه جدا از تلاشهای میرزا حسن رشدیه از بنیانگذاران مدارس نوین برای ایجاد مدرسه در شهرهای تبریز، مشهد و تهران است که شاید چون ایرانی بود، با سرزنشها و آزار هموطنان مواجه شد.
اولین مدارس در شهرهای ایران
مدرسه دارالفنون
دارالفنون نام مدرسه متوسطهای بود که به ابتکار میرزا تقی خان امیرکبیر در زمان ناصرالدینشاه قاجار برای آموزش علوم و فنون جدید در تهران تأسیس شد. این مرکز اولین دانشکده علوم نظامی ایران به سبک مدارس عالی اروپا بود.دبیرستان ادب اصفهان در سال ۱۲۴۰ توسط دکتر بروس انگلیسی بنیان و رسماً در سال ۱۲۴۹ تاکنون بعنوان دبیرستان و کالج با داشتن ۳ رشته به صورت کمپلکس و پانسیون در تاریخ ایران بعنوان ماندگارترین مدرسه شناخته میشود
امیر کبیر هفت معلم را در رشتههای مختلف برای تدریس در این مدرسه از اتریش به ایران آورد.
دارالفنون ۱۳ روز قبل از قتل امیرکبیر یعنی در ششم دی ماه ۱۲۳۰ شمسی افتتاح شد.
شاگردان دارالفنون، لباس مخصوص به خود داشتند. آنها سالی دو دست لباس تابستانی و زمستانی به رایگان دریافت میکردند و ناهار را به خرج مدرسه در آنجا میخوردند.
آنها کمک هزینه تحصیلی یا مقرری دریافت میکردند که این مقرری بعدها قطع شد. گاه به هر شاگرد خوب، انعام نیز داده میشد.
رشتههای تحصیلی در دارالفنون شامل هفت رشته پیادهنظام، سواره نظام، توپخانه، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانیشناسی بود.
در دارالفنون علاوه بر دروس اساسی، درس زبان خارجه برای شاگردان اجباری بود و در آن سه زبان فرانسه، انگلیسی و روسی تدریس میشد.
دارالفنون را همچنین میتوان نخستین دانشگاه در تاریخ مدرن ایران دانست.
دبستان ارفع الدوله
ارفع الدوله (سفیر ایران در یکی از کشورهای اروپایی) با سرمایه شخصی اقدام به ایجاد دبستانی با نام خود نمود که در آن عده ای محصل به صورت شبانهروزی و رایگان آموزش میدیدند؛ و حتی هزینه لباس و خوراک آنان از سوی بانی مدرسه پرداخت میشد.[۲]
مدرسه رشدیه
مدرسهٔ رشدیه نام مدرسهای است که میرزا حسن رشدیه در سال ۱۲۶۸ شمسی در ششگِلان تبریز تأسیس کرد.
مدرسهٔ رشدیه نخستین دبستان به سبک نوین در ایران بود.
پس از چند سال بهعلت تخریب بنای مدرسه، مدرسهٔ دیگری در کوی «جُبّهخانه» ساخته شد. این مدرسه در نهایت به محل کنونی در خیابان ارتش جنوبی تبریز منتقل شد.
رشدیه پس از تلاشهای فراوان برای ساخت مدارس متعدد در ۹۷ سالگی درگذشت.
وصیت او چنین بود: «مرا در محلی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس از روی گورم بگذرند و از این بابت روحم شاد شود».
مدرسه البرز
دبیرستان البرز (پیشتر: کالج آمریکاییها، کالج البرز)، یکی از مراکز آموزشی معتبر و قدیمی شهر تهران است. این دبیرستان که از نخستین نمادهای آموزشی در ایران است در شمالغربی چهارراه کالج، کوچه البرز قرار دارد. دبیرستان البرز بعد از دارالفنون به عنوان یکی از نهادهای آموزشی پرافتخار مطرح است. این دبیرستان به دلیل نمای رشته کوه البرز در پس آن، البرز نام گرفتهاست.
قدمت آموزشی این دبیرستان به سال ۱۲۵۲خورشیدی و تأسیس مدرسه آمریکاییها بازمیگردد. این مدرسه ابتدایی در سال ۱۲۷۸خورشیدی همزمان با مدیریت جردن به دبیرستان تبدیل شد و در سال ۱۳۰۱خورشیدی به مکان کنونی خود در چهارراه کالج انتقال یافت و در آن زمان کالج آمریکاییها یا کالج البرز نامیده میشد.
در سال ۱۳۱۹خورشیدی همزمان با آغاز مدیریت ایرانیان بر آن، دبیرستان البرز نام گرفت. بنای اصلی این دبیرستان از نخستین آثار نیکلای مارکف، معمار تفلیسی است که آثار ماندگار زیادی در ایران دارد. ساختمان مرکزی البرز و ساختمان علوم این دبیرستان جزو آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاند. دبیرستان البرز به دلیل قدمت تاریخی و سوابق درخشان علمی، آموزشی و فرهنگی در ۱۶ اسفند سال ۱۳۸۵توسط شورای عالی آموزش و پرورش جزو مدارس ماندگار ایران شناخته شد.[۱]
ورود دختران به مدارس
تا بعد از مشروطیت مدرسه ای برای دختران ایجاد نشد، به عوام چنین تلقین میشد که درس خواندن برای دختران لازم و جایز و پسندیده نیست و شاید شرط عفت را در زندگی کنج خانه نشستن و نداشتن سواد میدانستند. ثانیاً عامه مردم نظر خوبی به تحصیل در مدارس جدید نداشتند
پس از انقلاب مشروطیت گفتگوهایی بین نمایندگان صورت گرفت. پاره ای از آنان چون ناظمالاسلام از تأسیس مدارس دخترانه حمایت نمودند و گفتند: «در تربیت بنات و دوشیزگان وطن بکوشیم و به آنها لباس علم و هنر بپوشیم، چه تا دخترها عالم نشوند، پسرها بهخوبی تربیت نخواهند شد». این اقدامات در حالی صورت گرفت که اوضاع ایران بسیار منقلب بود و به هرگونه نوگرایی در جامعه با دیده شک و تردید نگریسته میشد.
با تمام دشواریها، پس از بالا رفتن سطح آگاهیهای جامعه و احساس ضرورت ایجاب مدارس دخترانه، پنج تن از بانوان آزاداندیش و دلسوز ایرانی دست به کار شدند و در همان زمانی که نمایندگان به بحث و جدل پایان ناپذیر دربارهٔ چگونگی ایجاد این مدارس میپرداختند، به تأسیس اولین مدارس دخترانه ایران اقدام کردند.
با وجود چنین شرایطی، تعداد مدارس دخترانه رو به گسترش نهاد بهطوری که در سال ۱۳۲۲، تعداد مدارس دخترانه 870 و تعداد فارغالتحصیلان آن 50000 نفر بودند.
مدرسه پرورش
مدارس پسرانه کمکم جای خود را در جامعه ایران باز کردند و نظام آموزشی ایران به تدریج تغییر کرد. اما کار برای دخترها سختتر بود. تاریخچه دوره ابتدایی دختران در ایران با نام طوبی آزموده شروع میشود. طوبی آزموده پدری روشنفکر و باسواد داشت. به همین علت از کودکی زیر نظر معلمهای سرخانه آموزش دید و توانست در آن روزگار که تحصیل برای دختران ناممکن به نظر میرسید به زبان فارسی، عربی و فرانسه مسلط شود و علوم دوران خود را بیاموزد.
دوران نوجوانی او همزمان با سالهای مشروطه بود. در آن سالها زنها کمکم توانایی حضور در جامعه را پیدا میکردند و برای رسیدن به مطالبات خود وارد محیطهای اجتماعی میشدند. طوبی که جوان و باسواد بود تصمیم گرفت تا اولین مدرسه دخترانه ایران را با نام پرورش در سال 1282 شمسی برپا کند. این مدرسه چهار روز بیشتر دوام نداشت و با زور و تهدید ماموران دولتی بسته شد.
بیبیخانم استرآبادی و ساخت دبستانی برای دختران
تنها سه سال طول کشید تا یکی دیگر از زنان پیشرو برای تشکیل دبستان در ایران برای دختران تلاش کند. بیبی خانم استرآبادی که به خاطر طنز برنده نوشتههایش درباره حقوق زنان شناخته شده است، دختر خدیجه، ملاباجی دربار ناصرالدین شاه، و محمد باقر خان، سرکرده ایل انزان مازندران، بود. شوهرش به جز خدیجه پنج زن دیگر داشت و برای همین خدیجه از ازدواجش راضی نبود. دو فرزندش را به بهانه زیارت کربلا برداشت و بعد از برگشتن از کربلا به دربار رفت.
در دربار دوباره ملاباجی شد و همسرش هم چند وقت بعد در دعواهای قومی کشته شد. به این ترتیب بیبیخانم در دربار بزرگ شد. بیبی خانم دختری به نام خدیجه افضل داشت. خدیجه افضل کوچک که بعدها از روزنامهنگاران و فعالان بزرگ حقوق زنان شد، در کودکی به تحصیل علاقه داشت. از آنجا که مدرسهای برای دختران وجود نداشت رخت پسرانه بر تن میکرد و همراه برادرش به مدرسه میرفت. اما طولی نکشید که لو رفت و از مدرسه اخراج شد. همین مسئله بیبیخانم را مجاب کرد تا برای تاسیس مدرسه دخترانه آستین بالا بزند.
در سال 1285 شمسی و همزمان با انقلاب مشروطه بیبیخانم استرآبادی دبستان دوشیزگان را راهاندازی کرد. هرچند اندکی بعد با تهدید مجبور شد دبستان را تعطیل کند، اما نام این مدرسه در تاریخچه دوره ابتدایی ایران ماندگار شد. واضح است که بیبیخانم دست بردار نبود. او از وزارت معارف کمک خواست ولی به او گفتند که مصلحت در این است که مدرسه تعطیل شود.
مدرسه دوشیزگان
در سال ۱۳۲۴ هـ. ق مدرسه ای به نام مدرسه دوشیزگان توسط بانو بی بی خانم استرآبادی، برای دختران گشایش یافت. اما با وجود ایستادگی بی بی خانم در برابر مشکلات، مدرسه دوشیزگان نیز تعطیل شد.
مدرسه ناموس
مدرسه ناموس، در سال ۱۳۲۶هـ. ق توسط خانم طوبی آزموده در خیابان فرمانفرما، نزدیک چهارراه حسنآباد تأسیس شد. آزموده، که با شرایط آن روزگار آشنایی داشت با تدبیری جدید شروع به کار نمود. در ابتدا به تأسیس کلاسهای اکابر برای بانوان اقدام نمود و سپس قرآن و تعالیم مذهبی و علم الحدیث را در دروس گنجاند و سالی یک بار در مدرسه مجالس روضه خوانی ترتیب داد.
حضور معلم مرد در مدرسه امکان نداشت زیرا بهانه به دست مخالفان میداد و از دیگر سوی معلم زن هم نبود، بنابراین خانم آزموده به کمک جمعی، کتابهایی برای محصلان فراهم کرد و خود تعلیم دانش آموزان را به عهده گرفت. او با استقامت بسیاری در راهی که برگزیده بود، موفق شد در سال ۱۳۰۷خورشیدی نخستین دبیرستان دخترانه تهران را نیز تأسیس کند. مدرسه ناموس بعدها به صورت یکی از مهمترین و مجهزترین مدارس متوسطه تهران درآمد.
پس از مقاومتهای فراوان زنان در برابر هنجارهای غلط آن دوران، سرانجام در سال ۱۳۲۷ ه.ق کلیه دبستانهای تهران دولتی شدند و رسماً تحت نظارت اداره فرهنگ قرار گرفتند و ۴۶ باب مدارس دخترانه و پسرانه تأسیس گردید.
دختران پشت نیمکتها
بعد از ماجرای به توپ بستن مجلس، بیبیخانم نزد صنیعالدوله وزیر معارف رفت و در نهایت موفق شد مدرسه را برای بار دیگر باز کند اما شروطی در کار بود. اول آنکه این مدرسه فقط دخترهای 4 تا 6 ساله را ثبتنام کند. دوم آنکه نام دوشیزگان از تابلو مدرسه حذف شود. چون آقای سیدعلی شوشتری درباره نام مدرسه گفته بود: «دوشیزه به معنی باکره است و باکره شهوتانگیز!» گشایش مدرسه دوشیزگان یکی از سدهای بزرگی را که در مقابل برابری زنان و مردان قرار داشت، از بین برد.
بنابراین بزرگان و روشنفکران دیگر هم دست به کار شدند و تاریخ دبستان در ایران دستخوش تغییر شد. طبق گزارش نشریهی شکوفه در سال 1331 هجری قمری، در عرض شش سال 63 مدرسه دخترانه با 2500 دانشآموز در سراسر تهران راهاندازی شدند.
در آن زمان از هر هفت دانشآموز یکی از آنها دختر بود. چندی بعد طوبی آزمونده مدرسه ناموس را در خیابان فرمانفرما یا وحدت اسلامی کنونی برپا کرد. او برای اینکه با شرایط روز جامعه هماهنگ باشد علوم دینی را در دروس گنجاند و سالی یک بار در مدرسه مراسم روضهخوانی برپا میکرد. طبیعتا وجود معلم مرد در مدرسه باعث دردسر میشد و پیدا کردن معلم زن هم کار دشواری بود.
پس خود طوبی دست به کار شد و وظیفه معلمی را برعهده گرفت. او در راه اداره مدرسه از کمکهای کسانی مانند میرزا حسن رشدیه، نصیرالدوله، سیدجوادخان سرتیپ و ادیبالدوله بهره گرفت و پس از مدتی توانست اولین دبیرستان دخترانه تهران را هم تاسیس کند.
تحول آموزش در ایران
مدارسی مانند مدرسه شوکتیه در بیرجند، مدرسه ادب اصفهان، مدرسه مظفریه در رشت و احمدیه در زابل چند نمونه دیگر از اولین مدارس نوین در ایران هستند. کمکم وجود مدارس مدرن در جامعه بیشتر پذیرفته شد و نظام آموزشی ایران وارد مرحله جدیدی شد. در سال 1290 شمسی قانون تعلیمات عمومی و اجباری در مجلس به تصویب رسید و در دستور کار دولت قرار گرفت.
در آن زمان چهار نوع مدرسه با نامهای مکاتب ابتدایی دهکده، مکاتب ابتدایی بلده، مدارس متوسطه و مدارس عالیه شامل این قانون میشدند. به این ترتیب تمام دستگاههای تعلیم و تربیت خصوصی و دولتی با برنامه یکسان زیر نظر دولت قرار گرفتند.
طبق این قانون شش سال برای آموزش ابتدایی و شش سال برای آموزش متوسطه در نظر گرفته شد. در ادامه با افزایش تعداد مدارس دارالمعلمین برای آموزش معلمها تشکیل شد. ده سال بعد از این ماجرا قانون شورای عالی فرهنگ به تصویب رسید.
طبق این قانون تمام امور مربوط به مدارس از برنامههای درسی تا استخدام و امتحانات در کل کشور یکسان شدند. وزارت معارف موظف شد تا ابلاغیههایی برای تالیف کتابهای درسی داشته باشد. در همین زمان درس علوم به مدارس دبستان در ایران اضافه شد. هرچند چند سال بعد به دلیل مشکلات چاپ و کمبود کاغذ درس علوم از بسیار پایهها حذف شد.
تغییرات کتابهای دبستان در دوران رضا شاه
در زمان وزارت اعتمادالدوله در سال 1307 بود که تهیه کتابهای درسی دبستانها برعهده وزارت معارف قرار گرفت. این کتابها هم کیفیت بهتری داشتند و هم ارزانتر تمام میشدند. از نظر محتوایی هم این کتابها با نیازهای کودکان همخوانی بیشتری داشتند. ده سال بعد نگارش کتابهای دوره دبیرستان هم به وزارت معارف سپرده شد.
در نتیجه سپرده شدن چاپ کتابهای درسی به وزارت معارف کیفیت کتابهای درسی بهطور کل بهبود پیدا کرد. با این حال اشکالاتی هم به این کتابها وارد بود. برای مثال گفته میشد که مفاهیم کتابها از سطح دانشآموزان متوسطه بالاتر است. اما با فرارسیدن شهریور 1320 و اشغال ایران توسط نیروهای متفقین اوضاع تغییر کرد و درآمد دولت کمتر شد.
بنابراین در سال 1324 وزارت فرهنگ تالیف کتب درسی را آزاد اعلام کرد. نظارتی بر چاپ کتابهای آزاد وجود نداشت و به همین دلیل مشکلاتی از جمله گرانی، تفاوت در کیفیت و کمیت کتابهای درسی و نرسیدن بهموقع کتب درسی پیش آمد. با این حال به مدت بیست سال چاپ کتابهای درسی آزاد بود.
تغییر سیستم آموزشی در مدارس
در سال 1346 نظام آموزشی ایران از سیستم 6-6 یعنی شش سال ابتدایی و شش سال متوسطه به سیستم 5-3-4 یعنی پنج سال ابتدایی، سه سال راهنمایی و چهار سال متوسطه تبدیل شد. پس سالهای دبیرستان و دبستان در ایران کوتاهتر شدند و مقطع راهنمایی به سیستم اضافه شد. تا سال 1370 نظام آموزشی ایران به همین صورت بود تا آنکه تصمیم بر آن شد تا سال پیشدانشگاهی از دبیرستان جدا شود.
به این شیوه جدید، اصطلاحا نظام جدید میگفتند. تفاوت این نظام با قبلی در این بود که دانشآموزان باید برای ورود به پیشدانشگاهی باید امتحان میدادند و در صورت قبولی میتوانستند در سال پیشدانشگاهی و سپس کنکور شرکت کنند. اما بعدا تعداد داوطلبان کنکور کم شد و امتحان ورودی پیشدانشگاهی حذف و ورود به آن اختیاری شد. نهایتا در سال 1389 بار دیگر پیشدانشگاهی به دوره متوسطه متصل شد.
نظام آموزشی ایران در سالهای اخیر
در سال 1388 نظام آموزشی بار دیگر به دو دوره شش ساله تقسیم شد. این طرح هم بعد از گذشت تنها یک سال تغییر کرد و اعلام شد که نظام آموزشی به شش سال ابتدایی، سه سال راهنمایی و سه سال متوسطه تغییر پیدا میکند. به نظر میرسد تغییرات در مدارس دبستان در ایران تمامی ندارد. در سال 1392 بار دیگر سیستم آموزشی تغییر کرد. این بار چهار دوره سه ساله با نامها دوره ابتدایی اول، دوره ابتدایی دوم، دوره متوسطه اول و دوره متوسطه دوم برای دانشآموزان در نظر گرفته شد.
بهداشت مدرسه
اهمیت بهداشت در مدرسه و اصول بهداشتی
بهداشت در مدرسه از جمله مسایلی است که در محیط های عمومی از اهمیت خاصی برخوردار است. رعایت اصول بهداشتی در مدارس بستگی به موارد مختلفی دارد که در این مقاله به آنها می پردازیم.
مدرسه نه تنها محیطی برای آموزش، رشد و تکوین شخصیت روحی و اجتماعی دانش آموزان به شمار می آید؛ بلکه به عنوان پایگاهی مهم جهت تأثیرگذاری بر خانواده و اجتماع نیز هست. رسیدگی به وضعیت بهداشتی دانش آموزان نه تنها موجب بهبود وضعیت سلامتی در سطح جامعه، بلکه منجر به کاهش عوارض مالی ناشی از بیماری های مزمن و گسترش روز افزون آن ها نیز می شود.
بهداشت مدارس شامل کلیه فعالیت هایی است که به منظور تأمین، حفظ و ارتقاء سطح سلامت دانش آموزان صورت می گیرد. مولفه هایی که بر سطح بهداشت در مدارس تاثیر دارند عبارتند از:
مولفه هایی که بر بهداشت در مدرسه تاثیر دارند عبارتند از:
- عملکرد بهداشتی مسولین مدارس: آموزش، کنترل و مدیریت اصول به
- داشتی در مدرسه به عهده کارکنان مدرسه به خصوص مربی بهداشت است که البته انجام درست آنها نیاز به همکاری همه کارکنان مدرسه دارد.
- رعایت بهداشت توسط دانش آموزان: سطح بهداشت دانش آموزان ریشه در آموزش های خانواده دارد و با ورود به مدرسه این آموزش ها مورد محک قرار می گیرند و معایب و ضعف ها باید با آموزش های همگانی برطرف شوند چرا که نقش اصلی در کیفیت بهداشت مدرسه را دانش آموزان بازی می کنند.
- بهداشت محیط مدرسه: ساختمان مدرسه و نوع ساخت و رسیدگی به آن از اهمیت خاصی برخوردار است و گاهی با وجود رعایت بهداشت توسط دانش اموزان و کارکنان به علت کمبود بودجه محیط مدرسه به دور از اصول بهداشتی است.
برای رعایت اصول بهداشتی در مدارس راهکارهایی وجود دارد که در زیر به آنها می پردازیم:
افزایش اطلاعات دانش آموزان: رعایت بهداشت در مکان های عمومی با بهداشت در خانه متفاوت است و هر دانش آموز نیاز دارد که در این زمینه آموزش ببیند تا با اصول بهداشتی مدرسه آشنا شود. به جز آموزش مستقیم و سخنرانی می توان از پیام های بهداشتی با برنامه هایی مانند نمایش و قصه در صف مدرسه به اطلاعات بهداشتی آنها افزود.
انتشار برنامه آموزش بهداشت: دانش آموزان باید بوسیله بروشور، روزنامه دیواری و آموزش حضوری در جریان جزییات فعالیت های بهداشتی سالانه مدرسه (مانند مناسبت ها و روزهای خاص مربوط به هداشت در تقویم) باشند و بدانند چه فعالیت هایی قرار است در این زمینه در مدرسه انجام شود و بر طبق علاقمندی های خود در آنها شرکت داشته باشند.
داشتن محیط سالم و بهداشتی: توجه به بهداشت محیط مدرسه ضروری است، سرویس های بهداشتی، کلاس ها، حیاط مدرسه و غیره باید طبق برنامه ریزی خاص روزانه نظافت شوند. برای آموزش بهتر و مسولیت پذیری دانش آموزان می توان از آنها برای کارهایی که در توانشان است کمک گرفت.
وسایل کمک های اولیه: مهیا بودن جعبه کمک های اولیه و حضور کسی که بتواند در مواقع لزوم از آنها استفاده نماید ضروری است و باعث می شود موقع بروز حوادث و قبل از رسیدن کمک تخصصی آسیب جدی به دانش آموزان وارد نشود.
مربی بهداشت: متاسفانه در اغلب مدارس بودجه ای برای حضور مداوم مربی بهداشت در نظر گرفته نمی شود. این در حالی است که حضور مستمر مربی بهداشت در مدارس در طول ایام هفته علاوه بر این که منجر به افزایش خدمات بهداشتی در مدارس می گردد موجب افزایش ارتباط آن ها با دانش آموزان، مدیران، معلمین و اولیاء می شود که همین عامل زمینه ساز رفع بسیاری از مسایل و مشکلات بهداشت محیطی، جسمی و روحی در آن ها میباشد.
مدیریت مدرسه: مدیر مدرسه نقش اساسی در سطح بهداشت مدرسه دارد چرا که تصمصم گیری نهایی امور به عهده اوست. استخدام مربی بهداشت، تخصیص بودجه به مسایل بهداشتی و نظارت بر اصول بهداشتی از جمله وظایف مدیر است.
بوفه ها و محل های توزیع مواد غذایی مدارس: تغذیه در سنین مدرسه نقش اساسی در یادگیری و کارایی دانش آموزان دارد . تغذیه صحیح یکی از همترین عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و افزایش قدرت یادگیری آنان است. متاسفانه رفتارهای ناشایست خوراکی در بین دانش آموزان به وفور به چشم می خورد. حذف وعده های غذایی خصوصا صبحانه، مصرف خوراکی های اماده و تنقلات که طعم های جذاب دارند بسیار آسیب زاست.
کودکان در مدرسه در کنار هم از اشتهای خوبی برخوردار هستند و بوفه مدرسه برای انها از جذابیت خاصی برخوردار است بنابراین کیفیت خوراکی های بوفه می تواند بهداشت غذایی دانش آموزان را کنترل نماید. استفاده از مواد خوراکی با بسته بندی و استاندارد، توجه به تاریخ مصرف و فروش موادی با ارزش غذایی در بوفه های مدارس باید رعایت شود.
رعایت اصول بهداشتی در مدارس با مدیریت، برنامه ریزی و آموزش و توجه به نوع تغذیه و رفتارهای بهداشتی دانش آموزان انجام پذیر است و عدم توجه به آن نه تنها به دانش آموزان بلکه به جامعه آسیب وارد می کند.